============================================================
.. . يبچب مزخرفة يعجب الناظرفيها فحسب... حراني جربتها تجدها احاديث تشمئزها، فرايت لنفسى آن انتخب من ذاك الكتاب الاقرب فالاقرب ... ففعلت و نقلتها الى حواشى كتاب هذا اعنى المنهاج واشرت اول كل فصل الى مصنفه... قال ابن جبريل... و بالله اعتصم و كتب الحسن بن على بن الحسن الجاستى».
5. مطالبى از كتاب الصيدنه تأليف ابوريحان بيروتى كه نويسنده در حواشى در كنار ور داروهاى مربوط در متن منهاج البيان آورده است اما نه به نام كتاب اشاره كرده است و نه يه نام مؤلف؛ و اين شايد به آن سبب باشد كه نسخهاى كه دست حسن بن على ار جاستى بوده است از آغاز ناقص بوده است و او نام كتاب و نويسنده را در نيافته است .
. متأسفانه اين مطالب منقول از صيدنه چندان زياد تيست ولى همين مطالب در تصحيح متن ه صيدنه بسيار مفيد واقع شد و مخصوصا در مواضعى كه از متن نسخه بورسه ساقط شده ايست.
من مخصوصا در مواضع ساقط از متن عربى عين مطالب منقول در حواشى را آورده ام ور و در مواضع ديگر هم آنجا كه براى تصحيح مفيد بوده است نقل كرده ام. از جمله مواد ور مهم كه در متن عريى افتاده است ولى در متن فارسى هست و خوشبختانه در اين حواشى ود نقل شده است مادهآ چاى است كه كهن ترين سند موجود در كتب عربى و فارسى درباره اين گياه است. متأسفانه نادانى صحافى كه كنارههاى اين كتاب را بريده است بعضى از ه مطالب منقول از صيدنه را تاقص كرده است و در اين گونه مواضع فقط بايد يه حدس وه ظن متكى شد.
هيچنين در حواشى اين كتاب مطالبى به مناسبت داروهاى متن از ابن سينا و ابن التلميذ و محمدبن زكرياى رازى و ديگران ذكر شده است كه تفصيل آن را مجالى ديگر لازم است و شايد اگر فرصتى داشته باشم بتوانم رساله اى جداگانه در اين باره بنويسم. فقط متذكر مى شوم كه از خود همين حسن بن على الجاستى حواشى مفيدى دره اين كتاب درپارهآ لغات محلى بعضى داروها در امده است.
محتدبن مسعود غزنوى ظهيرالدين ابوالمحامد محمدبن مسعود بن محمد الزكى الغزنوى كه نسخهآ صيدنه مورخه 468 را مقابله و تصحيح كرده است وبر آن حواشى افزوده است دانشمند معروفى بوده است و مؤلف كتابى است به نام كفاية التعليم فى صناعة التنجيم به فارسى كه نسخ متعددى از آن در كتابخانههاى ايران و موزه بريتانيا و قاهره و پاريس موجود است.
سى و ته
صفحہ 39