============================================================
ورق 205ب رسالهآ كوچكى است در ياى صفحه به نام مقدار آشمارالادوية كه در 38 سطر است و به خط نسخ فشردهآ خوب خوانا است. ورق 206 آ رسالهآ كوچكى است به ه نام قوانين الابدال كه به همان خط و همان روش رسالهآ قبلى نوشته شده است.
ورق 206 ب و 207ا فصلى است از كتاب الاقناع تأليف سعيدبن هبة الله بن الحسين كه به گفتهآ قفطى در عيونالانياء در سال 489 هجرى در حال حيات بوده است (ص ه 343). سعيد بن هبة الله كتاب ديگرى دارد به نام المغنى كه آن را براى المقتدى بالله خليفهآ عباسى تأليف كرده است. قفطى مى گويد كه روزى سعيد بن هبةالله در بيمارستان عضدى به اطاق ديوانگان يا مبتلايان به امراض روحى رفت و در آنجا ديوانه اى او را به ود باد مسخره گرفت و گفت: تو كتاب كوچكى در طب نوشتهاى و نام آن را المغى فى الطب نهاده اى، اما كتاب مفصلترى نوشتهاى و نام آن را «اقناع» كردهاى، در صورتى كه اينو نامگذارى مى بايست برعكس باشد. سعيد بن هيةالله به اشتباه خود اعتراف كرد و گفت چون اين دو كتاب در ميان مردم متداول شده است برگرداندن نام هاى آن ممكن وه نيست (ص 243). اين قصل منقول از الاقناع در اينجا مربوط به امراض مسرى و محافظت و پرهيز از آن هاست. خط آن ريز فشرده ولى خوانا است. پس از پايان فصل در وهر عرض صفحه مطالبى راجع به آنبجات و رواصير ذكر شده است و در آن ملاحظه اى ور آمده است كه از نظر مطلبى كه بعدا ذكر خواهد شد مهم است و آن اين است: ا«استعمل ذلك بجيى بن ماسويه فى بعض كتبه و غيره من الجند يسابوريين» مقصود ازه جنديسابوريون بنظر من همان «الخوزه است كه مكرر در كتاب صيدنه از آن ذكر شده است و من در اين مقدمه از آن سخن خواهم گفت وه اما مهمتر از همه حواشى است كه همين حسن بن على الجاستى در كنار منهاج البيان از ور كتب و رسائل مهم طبى و داروشناسى نقل كرده است كه از جمله از همين كتاب الصيدنهاو بيرونى است. كاتب حواشى مى گويد كه از تحشيه آن در سال 626 فارغ شده است. عين عبارت كه در پايان نسخهآ متهاج البيان (ورق 205ا) آمده است چنين است: «فرغت من تحشية فى الثانى عشر من ربيع الاول سنة ست وعشرين و ستمائه وذلك ببلدة قاشان فى المدرسة المحمدية عمرها الله ببقاء بانيها وكتبه الحسن بن على بن الحسن الطبيب غفرالله له ذنوبه وسترعيو به» بعد مى افزايد: «صحت الفائتة من نسخة الاصل فى سلخ و جمادى الاخرة سنةست ويعشرين وستمائه بتوشاباذ عمرها الله باهاليها وكتبه الحسن بن ج على حامدا للله و مصليا على نبيه).
پس از آن حسن بن على جاستى به شرح حواشى كه از كتب گوناگون بر كنازه هاى مى و هفت
صفحہ 37