============================================================
جهت نمى توان از روى اين نسخه منحصر به فرد چاپ كاملى از متن عربى منتشر كرد.
نسخه خطى كتاب الصيدنه كتايخاتهآ بورسه 134 ورق دارد كه هر ورقى داراى 22 سطر بهم فشرده است و هميشه خوانا نيست. حروف آن بهم پيوسته و در پيشتر جاها عارى از نقاط است. خواندن خط غضنفر چندان دشوار تيست؛ بيشتر دشوارى ها در اضافات ميان كلمات و در ملاحظات در حواشى است كه ظاهرآ آن چنان استنساخ شده است كه بحمد غزنوى در جوه نسخهآ خود نوشته بود. اين ملاحظات پيشتر به شكل كج و معوج نوشته شده است و مركب ج آن در كاغذ قابل نقوذ حاشيه نفوذ كرده است و بيننده مى پندارد كه محو شده است1 ، از اين و رو من از محمود ضدقى اقندى كه در خواندن متون دشوار ممارست دارد خواستم تا از نسخةه عكسى دست نويسى براى من آماده كند. البته اين نسخهآ او نيز نياز به تصحيحات زيادى دارد.
مقدمهآ كتاب صيدنه را بى هيچ ترديدى خود ايوريحان به تتهائى توشته است. اين مقدمه به وضوح نشان شخصيت اصيل او وحرص علمى او را به موضوعات مختلف و اطلاعات وسيع و ه علاقهآ او را به استطراد يه مطالب جنبى دارد. از همين قسمت كوتاه مى توان آشكارا تمايل او را يه به علوم طبيعى و تاريخ و زياتشناسى دريافت. در اين كتاب موضع عميق او در برابر دين اسلام و اعجاب او به ارزش علمى زبان عربى پيشتر از تأليفات ديگر او ديده مى شود. شايان توجه است كه در اين كتاب از مجادله درباره مؤلفان قديم تر كتابهاى داروسازى خبرى نيست. من در زبان عريى يك رساله داروسازى كه در برابر آثار گذشتگان ملاحظات انتقادى نداشته باشد نديده ام.
آنچه در تسخهآ خطى كتاب صيدنه بورسه موجود است 720 موضوع داروشتاسى است، با يهد توجه به اينكه همه موضوعات مربوط به حرف هر» وبيشتر حروف («ب) و رجه و «ق) از نسخه افتاده است. بيرونى چنانكه در آخر مقدمه گفته است داروهاى حيوانى و نباتى و معدنى را به ترتيب الفبائى دقيق اورده است. يحموع داروهاى مذكور در اصل نسخه بايد در حدود 0ك8 . دارو بوده باشد و اين معنيرا ميتوان به آسانى از ترجمهآ قارسى صيدنه، در صورت كامل بودن آن، دريافت. طول مياحث داروهاى گوناگون بسيار متفاوت است و از يك سطر تا چند صفحه رآ در بر مى گيرد. از اينجا معلوم مى گردد كه اين اتر در شكل كتونيش آماده براى عرضه به عموم نيوده است. احتمال ميرود كه بيرونى قصد داشته است بيشتر مباحث را يا مطالب جديدتر و تحقيقات بيشتر تكميل كند. در فصول طولانى دربارهآ داروها نخست نام آن داروها را ور به زبانهاى بختلف ذكر مى كند. اين زيانها تقرييا در همه جا شامل زبانهاى يونانى و سرياتى و فارسى و هندى است و در بيشتر جاها نام داروها را به زبان عربى و زبانهاى آسياى مركزى و ه جنوبى (خوارزمى و بلخى و تخارى و زايلى و سجزى و سندى و غير آن) نيز مى اورد. پس از و 1). در اينجا مايرهوف همان اشتهاه شادروان ميثوى را بصورت ديگرى مرتكب شده است. آقاى مينوى محو خطوط را از داروئى كه در مركب بوده ميداند و مايرهوف آن را از كاغذ قابل تقوذ حاشيه. گمان مى كنم آقاى مينوى نوشته مايرهوف را ديده و آن را بنحو ديگرى خواسته است اصلاح كند شانزده فقطتننت ن
صفحہ 16