============================================================
مى كند. شيوه ابوريحان چنانكه مايرهوف نيز در مقدمه گفته است اين است كه نام داروها را در زبانها و لغات مختلف ذكر مى كند و از اشعار و ادبيات شاهد مى آورد و چنانكه خود در مقدمه صيدنه گفته است به اوصاف درمانى و خواص داروها نمى پردازد اما اين سينا داروها را به طريق طبى و اصولى توصيف مى كند و درياره هر داروئى چند موضوع را به ترتيب ذكر مى كند : 1. ماهيت دارو و تعريف علمى آن بنابر اطلاعات موجود در زمان خود 2. اختياره يعنى آن توع از اين دارو كه بايد برگزيده شود: 3. طبع، يعنى حرارت و برودت و خشكى و ترى داروى مورد بحت؛ 4. افعال و خواص طبى و درمانى دارؤ 5. زينت، يعنى كماربرد آن دارو در آرايش ظاهر بدن از رنگ و مو و برطرف ساختن زشتيهاى اندام بدن 4. جراح و اورام و ثبور كه كاريرد آن داروفا در زخها و آماس ها و جوش ها است؛ 7. نفع دارو در اعضاى بدن از سر و چشم و اعضاى تنفس و گوارش و دفع: 8. تقع اين دارو در از ميان بردن تيها: 9. تفع آن در دفع سموم: 10. ابدال يا جانشينهائى كه براى اين دارو در درمانها موجود است.
خلاصه آنكه اين سيتا در قسمت ادويهآ مفردهآ قانون ماتند يك پزشك و داروشناس بحثوه مى كند و ابوريحان همچون ياك عالم طبيعى گياهشناس و جانورشناس و كانى شناس و وه زيانشتاس.
ترجمهآ فارسى كتاب الصيدنه در دهه سوم قرن هقتم هجرى شخصى به نام ابو بكر على بن عثمان بن اسفرا الكاسانيجوه صيدنه ابوريجان را از عربى يه فارسى ترجمه كرد و آن را به كتابخاتهآ خاص شمس الدين ابوالفتح ايلتتمش يا ايلتيش هديه كرد. ايلتتمش غلام1 قطب الدين اييك از سلاطين معزى هند بود و پس از قوت او در سال 607 بر تخت دهلى نشست وپس از جنگها و وه فتوحات زياد و بيست و شش سال سلطنت روز دوشتبه بيستم شعبان 33 ع درگذشت. در 1. شادروان مينوى در بررسى هائى.. ص 50 توشته است كه *اين شمس الدين ايلتتمش پسر قطب الدين ايبك بوده و اين مطلب اشتهاه است. ايلتتمش تملام قطب الدين ايباك بود و اين پادشاه او را پسر خود مى خواند رچوع شود به طيقات ناصرى ص240 به بعد ييست و چهار ختشق نت
صفحہ 24