335

============================================================

.حرف الدال 275 اذربيجان، بر نوعى از درخت بيد باشد و آن بيد را كرمج گويند. و ابوريحان گويد سبب معرفت رنگ قرمز آن بود كه در شهر صور بر ساحل دريا سگى ودر ميگشت ناگاه در آن موضع حلزونى ديد، و هيآت حلزون و خاصيت او ذكر ور كردهايم، و آن حلزون را بخورد و بر دهان او از رنگ حلزون اثرى باقى تو ماند. چون اهل صور او را يديدند از نيكوئى آن رنگ تعجب كردند و از پس وه آن رنگ او را در استعمال آوردتد. و در كتاب اشكال اقاليم آورده است كه و اردبيل قصبه ايست از ارمنيه و در آن قصبه رنگ قرمز بسيار باشد و اهل آن ور موضع را عادت باشد كه پشم باو رنگ كتند و بعضى گفتهاند كه رنگ قرمز يور در شهر دون(2) باشد. و ابوريحان گويد در زعم من آنست كه رنگ قرمز ور از. كرمى است بشكل كرم پيله و چون مذتى برو بگذرد از لعاب خود و بشكل كرم پيله بتند و لون پيلهآ او سرخ باشد و او را دودة الصباغين هم گويند. و از ديسقوريدس چنين حكايت كردهاند كه رنگ قرمز بر درخت و بلوط بسيار باشد جز آنكه از جملهآ انواع بلوط حاصل نشود بلكه نوعى و خاص است از بلوط كه ازو رنگ قرمز حاصل شود و اين نوع بلوط را ه تخمها(3) باشد باندازهآ عدس. و درخت اين نوع بلوط ميان نيات(4) و درختود باشد به هيات يعنى درخيت بزرگ با ساق نباشد چنانكه بعضى آز درختان وه و درحد نبات نيز داخل تشود بان سبب كه به مقدار و صورت از انواع نيات د بزرگتر باشد. و رنگ قرمز از دانهآ او حاصل شود. و اهل آن موضع دانهآ او را هوهر در وقتى كه برسد جمع كنند چنانكه حبوب ديگر را. و گفته است از انواع ا و هر انچه منبت او در زمين قالاطيا واسقوطيا(5) بود به باشد و از پس اين دو آنچه ه در زمين اسيا باشد و انچه در زمين قالاقيلا(6) بود از بلاد ارمن. و ابوريحان گويد در زمين قليقيا(7) از بيخ درخت دلب بشكل عنصل چيزى حاصل كنند و ور گويند رنگ قرمز آنست و اين درست نيست بلكه درست آنست كه رنگوه

Page 335