============================================================
است. آما از اين عبارت غضنفر برنمى آيد كه همين نسخه بهخط ديودست است بلكه مقصود غضنفر نسخهاى است كه او از روى آن استنساخ كرده است و اينكه پس از آن مى گويد: من اين را نوشتم تا اغلاط كتاب را به مصنف يا ديگران نسيت ندهند مؤيد ج اين مطلب است. غضنفر مى گويد: مذتى در محو لغزشها و اصلاح خللهاى آن صرف كردم..؛ اگر نسخه به خط ديودست بوده است و غضنفر در محو و اصلاح خطايا كوشيده است بايد اثرى از اين محو و اصلاح در آن قسمت كه به خط ديودست است و ديده شود در صورتى كه در سرتاسر نسخه چنين محو و اصلاحهايى ديده نمى شود و وز معلوم ميشود كه كاتب همان قسمت هم خود غضنفر بوده است. نيزخط صفحه اول كه ير به دليل امضاى غضنفر از خود اوست با خط بقيهآ كتاب فرقى ندارد و معلوم است كه همه به يك خط است. بلى از ورق125 به بعد خط و كاغذ فرق مى كند ولى تغيير خط و و م به جهت تغيير كاغذ است و معلوم مى شود كه غضنفر پس ازمدتى كه كاغذش تمام شده بود بقيهآ كتاب را برروى كاغذ ديگر نوشته است و اين تغييرگونهاى در خط او پديد آورده است ولى باكقت معلوم مى شود كه خط همان خط است و تغيير ظاهرى فقط در نتيجهآ تغيير كاغذ و قاصلهآ زمانى بوده است.
آقاى مينوى نوشته أست كه حواشى به خط غضنفر است ولى چون مركيش دوائى ور داشته است كه در كاغذ نفوذ كرده، اطراف و پشت صفحه سياه شده است. لازمه اينجوه حرف آن است كه صفحهآ اول كتاب و آن قسمت كه از متن به خط غضنفر است و نيز جه تمام حواشى كتاب چنين باشد در صورتى كه خط اين قسمتها روشن است و در ان هيج بور سياهى ديده نمى شود (مانند حواشى اوراق93ب و 94ب و كب و 2’1اب و بسيارى ردر از حواشى ديگر).
علت سياه شدن بعضى حواشى چيز ديگرى است و آن اينكه به شهادت اوراق دروچو بعضى حواشى سياهى ديده ميشود و با دقت در اين سياهيها معلوم ميشود كه خطوط و نوشتههاى آن معكوس و مقلوب است و به روشنى معلوم ميشود كه نويسنده در وه بعضى جاها يلافاصله پس از نوشتن كتاب را بسته است و مركب خشك نشده در صفحهآ ور مقابل اثر سياهى گذاشته است و اين آثار سياهى پس از دقت نشان ميدهد كه عكس.
همان حواشى صفحهآ مقابل است. ه.
نكتهآ ديگرى كه آقاى مينوى متذكر شده است و كاملا بى دليل است اين است كه توشته است دخط غضتفر شبيه به خط زنانه است ولى خط ديودست. هم بسيار بد است». ايشان براى خط زنانه و شباهت به خط زناته دليلى نياوزذه اند و اين استنباط چهارده .1م - - -- . . ضه تضتة فتضه فقتففة ضففات
Page 14