============================================================
اما نسخهآ اصلى كه به خط ابوريحان و احمدا بيهقى بوده است و محمدبن مسعود غزنوى نسخه 468 را با آن مقابله كزده است در حال «سواد» يعنى طرح و گرده بوده و به «بياض» يعنى وضع قطعى و نهائى در نيامده بوده است، زيرا مصادف با سالهاى آخر ابوريحان بوده است و مجال آن پيدا نشده است كه از حالت مسوده بيرون پيايد و به صورت نهائى عرضه شود متن نسخه به خطه شيخ احمد بيهقى بوده است كه نامهاى ى داروهاى مشهور را، فهرست وار، از روى كتب ديگر نوشته بود. حواشى متن به خط جو ابوريحان بوده است كه خطى درهم (مقرمط) و آشفته (مشوش) بوده است و در شرح داروهاى مذكور در متن و وصف داروهاى غريب و ذكر نامهاى گوناگون و معانى متفاوت ان بوده است و چون در حاشيه نوشته شده بود سطرهاى آن مرتب و يكسان نبوده .است وبه اصطلاح غزنوى «مختلفة الاوضاع، بوده است وحروف را ناقص نوشته بوده ه است. از اين رو، نسخههاى مختلف كه از روى اين نسخه اصل استنساخ شده بود.
داراى كاستى و فزونى و تصحيف و تحريف بوده اسست و ترتيب و فصل بندى آنها نيزه مختلف و متفاوت بوده است.
نويسنده نسخهاى كه از روى نسخه سال 468 نوشته است اين نوشته غزنوى را كه در پشت ورق نخستين ثيت كرده عيتا استنساخ كرده و براى خوانندگان بعدى حفظ كرده است و پس از نقل نوشتهآ غزنوى رقم مالكيت نسخه را كه نيز غزنوى نوشته يود نقل كرده است و نخست گفته است: «ثم كتب اسمه عليه هكذى» و بعد قول غزنوى را يهد آورده است: «تداولت الايام بالتوبة لمحمدبن مسعودبن محمدبن الزكى فى سنة تسع وه اربعين وخمسمائة فتصفحه وكان كاتبه مصحفا فصحح بالمقابلة و كان بعض الكلمات فى السواد مقطوعة الذنابى لتقويس الكتابه فلذلك جاءت بتراء». بعد مى افزايد: «تم كلام الامام محمدالغزنوى فيما حكاه عن جال هذاالكتاب وكانت الحواشى المكتوبة ف ه هذه النسخة كلها ايضا يخطه رضى اللهعنه، ترجمه: «روزگار اين كتاب را به نوبت دست به دست گردانيد و در سال 549 به محمدبن مسعودبن محمدبن الزكى سپرد. او آن را بررسى كرد (و دريافت) كه نويسندهآ ر آن تصحيف گر بوده است. بنابراين آن را با نسخههاى ديگر اين كتاب مقابله و تصحيح كرد. بعضى كلمات در سواد نسخه اصلى دم بريده بود زيرا خط و كتابت را قوسدار ور كرده بودند و از اين رو كلمات دم بريده بودل. «سخن امام محمد شزنوى در بيان وضع و وهد حالت اين كتاب به پايان رسيد. حواشى كه در اين نسخه نوشته شده بود نيز همگى به ه خط او بود خداوند از او خشنود بادام
Page 11