168

Farhang abjadī = al-Munjid al-abjadī

فرهنگ ابجدى = المنجد الأبجدي

Genres

=إي-

حرف جواب است بمعناى (نعم) كه همواره قبل از قسم خوردن مىيد مانند (إي والله ): قسم به خدا.

=أي-

از ادوات شرط است كه دو فعل را مجزوم مى كند مانند «ايا تضرب

أضرب» ونيز ادات استفهام است مانند «ايكم اتى؟»، اسم موصول است مانند «سلم على أيهم افضل» و«ايا كان» و«اي من كان» و«على اي حال»، وگاهى معناى كمال را ميرساند كه در اينصورت صفت است براى نكره مانند «زيد رجل اى رجل» يعنى زيد كامل است در صفات مردانگى وهمچنين است در جمله ى «إن له شأنا اي شأن!» وگاهى به آخر آن (ما) ى زائده مىيد مانند «اعجبت به أيما إعجاب!»: از او در شگفت شدم چه شگفتى بسيار وكامل، وگاهى صله است براى ندائيكه در آن (أل) پيوسته به (هاء) تنبيه باشد مانند «يا ايها الرجل ويا ايتها المرأة» كه در اينصورت هر گاه اسم بعد از آن جامد باشد بدل آن مى شود مانند (الرجل) وهر گاه مشتق باشد صفت آن مى شود مانند «يا ايها الفاضل».

=أيا-

حرف (نداء) است براى دور وگاهى همزه ى آن به (هاء) تبديل مى شود مانند «هيا».

=إيا-

ضمير منفصل منصوب است كه تمامى ضماير نصب به آن وصل مى شود تا

تمييز ضمير شناخته شود مانند «إيانا، إياكم، إياه ... »؛ «إياك أن» تو را از چيزى نهي مى كنم؛ «إياك من» از چيزى بر حذر باش.

=الإياب-

[أوب]: بازگشتن، مراجعت؛ «مشوا ذهابا وإيابا»: رفتند وبرگشتند.

=الأيابس-

### || ### || ### || [يبس]: جمع (الأيبس) است،

آنچه از اجسام سفت وسخت كه بر آن شمشيرها را آزمايش كنند.

=الإياد-

### || [أيد]: آنچه كه با آن چيز را تقويت كنند ونيرو

بخشند؛ «إيادا الجيش»: ميمنه وميسره يا چپ وراست لشكر، پوشش، پناه، كوه بلند واستوار، هوا.

=الأيادي-

[يدي]: جمع (ايد) است، نعمتها وفراخهاى زندگى؛ «له أياد

بيضاء»: نعمتها وبخشندگيها دارد؛ «ذهبوا ايادي سبا»: رفتند وپراكنده شدند.

=أيار-

ماه پنجم از سال شمسى ميلادى است كه مطابق با يازدهم ارديبهشت

تا دهم خرداد از سال شمسى هجرى است.

=اين ماه داراى سى ويك روز است كه بر آن نيز (مايس يا مايو) اطلاق مى شود- اين واژه سريانى است-

الإيارجة-

ج أيارج [يرج] (طب): داروئى است مسهل.- اين واژه فارسى است-

الإيالة-

ج إيالات [أيل]: ايالت، استان كه زير نظر يك (استاندار) اداره

مى شود.

=الأيام-

[يوم]: جمع (يوم) است؛ «ايام الله» پاداشها ونعمتهاي الهى يا

كيفرهاى او؛ «ايام العرب»: جنگها وپيشامدهاى عرب؛ «على توالي او على ممر الأيام» روزهاى پياپى وهمواره در طول زمان.

=أيان-

اسم شرط است براى زمان كه دو فعل را مجزوم مى كند مانند «ايان

تضرب اضرب»: هر گاه بزني مى زنم. اين اسم گاهى در پى آن (ما) مىيد مانند «ايان ما تذهب اذهب»: هر زمان بروى مى روم، وگاهى اسم استفهام است از زمان وبمعناى (متى) مى باشد مانند «أيان ترجع؟»: كي برميگردى.

=أيأس-

إيئاسا [يأس] ه: او را به يأس ونوميدى انداخت.

=أيب-

تأييبا [أوب] عنه: از وى روى گردان شد.

=أيبس-

إيباسا [يبس] الشي ء: آن چيز را خشك كرد،- المكان: گياه آن زمين خشك شد،- العود: نم چوب رفت وخشك شد،- القوم: آن قوم در سرزمين خشك وبى آب به راه افتادند.

=الأيبس-

[يبس]: آنچه كه تر بود وخشك شد.

=الأيبسان-

[يبس]: دو استخوان ساق دست يا پا.

=الإيبيكا-

(طب): داروئى است كه از ريشه هاى گياهى در امريكا بدست مىيد

وبراى درمان حالت تهوع واستفراغ بكار مى رود.

=ايتسر-

ايتسارا [يسر] القوم: آن قوم گوشت ميسر (قمار) را ميان خود

تقسيم كردند.

=أيتم-

إيتاما [يتم] ه: او را يتيم كرد،- ت المرأة: فرزندان آن زن

يتيم شدند.

=الإيثار-

[أثر]: ايثار، تفضيل، محبت وگرامى داشتن ديگرى.

=الإيجاب-

[وجب]: مص، تأييد، قبول. اين واژه ضد (النفى والرفص) است؛ «رد

بالإيجاب»: جواب قبول داد، پذيرفت؛ «فعلت ذلك ايجابا لحقه»: آن كار را براى رعايت حق وى انجام دادم؛ «علامة الإيجاب» (ع ح): علامت بعلاوه (+) است.

=الإيجابي-

[وجب]: مثبت. اين واژه ضد (السلبي) است بمعناى منفي.

=الإيجار-

[أجر]: اجاره ى خانه؛ «برسم الإيجار»: آماده ى اجاره.

=الإيحاء-

[وحي]: مص،- الذاتي: تحت تأثير قرار دادن افكار وانديشه ها.

=أيد-

تأييدا [أيد] ه: او را نيرومند ساخت، او را تأييد كرد، آن را

استوار ساخت.

=الأيد-

[أيد]: نيرو.

=الأيد-

[أيد]: نيرومند.

=أيدى-

إيداء [يدي] عند فلان واليه: از فلانى نكوئى ديد وانعام گرفت.

=الأيدع-

[يدع] (ن): زعفران، چوب گياه بقم.

=الإيديولوجيا-

ايديولوژى، هنر بحث ومطالعه در تصورات وافكار وانديشه ها- اين واژه يونانى است-

ايراد-

ايريدادا [ورد] الفرس: آن اسب سرخ رنگ مايل به زردى شد.

=الإيراد-

[ورد]: مص؛ «إيراد البضائع من الخارج»: وارد كردن كالاهاى تجارى از خارج كشور كه بر آن (الاستيراد) نيز اطلاق

Page 168