============================================================
ا ا ا ب ا ا ا ا ا م نه د دل للرم
.پيشگفتار در پائيز سال 1341 هجرى شمسى كه به دعوت ايرانشناس بزرگ پرفسور هنينگ به داتشگاه بركلى ير واقع در كاليفرنيا رفته بودم ايشان نسخهاى عكسى از كتاب الصيدنه تآليف ابوريحان بيرونى را ر (نسخهآ عكسى كتابخانه غورشونلى زاده واقع در بورسه) به من دادند و از من خواستند تا لقات 2 خوار زمي آن كتاب را براى ايشان استخراج كنم و نيز گفتند اگر ممكن است كتاب را براى طبع و نشر آماده سازم. من لغات خوارزمى نسخه را براى ايشان آماده كردم، اما در آماده كردن كتاب براى نشر ر مردد شدم، زيرا مشكلات كتاب از جهتخط و افتادگى و تحريف و تصحيف مخصوصادر لغات يونانى و يه سريانى و هندى و سندى فراوان بود و من به جهت هين مشكلات در خود جرئت اقدام به اين كار را نديدم. اما مرحوم هنينگ مرا تشويق فرمود و گفت شما مى توانيد اين كار را بكنيد و بايد اقدام كنيد.ر دو سال اقامت من در بر كلى به جهت شغل تدريس در دانشگاه آن شهر كافى نبود كه من حتى مطالمه و بررسى خود را در اين كتاب به پايان برسانم. پس از بازگشت به تهران در مدت اشتغال در دانشگاه نتوانستم به اين كار بپردازم. پس از آنكه ناگزير به ترك دانشگاه شدم فراغتى دست داد تا آرزوى ر مرحوم هنينگ را جامهآ عمل بپوشانم و در مدت دو سال كار رونويسى و تصحيح و تحشيه به پايان رسيد. اما مشكل عظيمى كه در تهران داشتم و دارم دسترسى نداشتن به منابع و مأخذيراى تصحيح و جه تحشيه بود و من توانستم فقط با مراجعه به منابع محدودى كه در تهران امكان دسترسى به آنها موچود جه بود اين كار را انجام دهم و به هين دليل تصديق مى كنم كه اين كار هنوز ناتمام است.
هفت
صفحہ 7