============================================================
118 كتاب الصيدتة فى الطب خوانند و خربزه پخته را پيهون گويند. ابوريحان گويد خربزه هندى را به بغداد رقى گويند و در ماوراءالنهر خربز گويند. و ازهرى گويد در كتاب ر حاوى آوردهاند كه هليون نوعى است از انواع خربزهها و جرم او به هيات دراز باشد و معتاد آنست كه اين نوع را با تخم به كار برند. و ابوالخير گويد ج هليون خربزهايست در زمين شام كه به شمام ماند و در بعضى از مواضع جى هليون به هيأت دراز باشد. و بوى خربزه خمر را تباه كند و طريق رفع مضرت او مرخمر را آنست كه در موضعى كه خمر باشد به سعد و شاخ مورد بخور چ* كنند، و ابو ريحان گويد تواند بود كه ازين معنى فقاع در آيام خربزه باطل شود بسيب ججاورت خربزه.
1. نقل از حاشيهآ منهاج البيان (ورق ب 56). آ. به همين جهت در طبقه بندى علمى امروز گياهان خربزه از خانوادهآ ع6عانرا0006ن (خانوادهآ خياريان) است (گل گلاب ص 112).3.
يطيخ هتدى همان است كه ما هندوانه مى ناميم ق7112818 قلهاتلا. گ. بايد ملپون باشد. هليون ارچوبه است 01 1180206عه.5 نقل از نسخ خطى مذكور ترجمه فارسى 6. اين شخص ابوالحسين احمدبن الحسين الاهوازى الكاتب است كه مؤلف كتابى بوده است به نام تمعارف الروم و ابوريحان دو بار از او در الاثارالباقيه نام برده است. بنابراين يايد عبارت متن چنين باشد: «اهوازى در معارف پلاد روم گويده. نيز رجوع شود بد كريموف 7.278. مقصود از خربزه خام و پخته براى من روشن نشد. جه 158. بقلة(1)المقاء ا07 0300- با 11866 101101 اندرخانا بالرومية و بالسريانية بر بخينا و بالفارسية بفرخ وفربهن و بالعربية و الفرفخ والرجلة والعامة يسميها الحمقاء. بقلة الحمقاء هى بقلة الزهراء وه ه منسوبة الى فاطمة ابنة رسول الله صلى الله عليه وكانت تحبها وتكثر من هيه اكلها فسماها بنوامية بذلك و جعلوا بدل الزهراء الحمقاء. حتوك بالعربية فرفخ والرجلة ايضا حدوى قل ما يكتب بالالف واللام. والفرفخ معرب فرفهن
Sayfa 178