362

============================================================

حرف الزاء 480. زاج(1 = /71120100 ح..حمزه گويد زاج روى زمين را گويند و اهل آذربايگان سرب را زاگند خوانند و منشأ اشتقاق زاگ اوست و وجه استدلال حمزه باين طزيق وضوحى تدارد و و زاگ را بلغت رومى ستفتريا(2) گويند. ماسرجويه گويد شب يمانى از جملهآ انواع زاگها لطيفتر است. و ابومعاذ گويد هر زاگى كه پاكيزه باشد او را شب بمانى گويند. و رسائلى گويد بعضى از زاگ آنست كه لون او زرد بود و بعضى جه را لون سياه باشد و بعضى بلون سبز و سياه آنست كه كفشگران بكار برند و او سه نوع است يكى را قلقطار(3) گويند و ديگرى را قلقند(4) گويند و سيم ور را قلقديس(5) گويند. و از او آن نيكوتر باشد بمنفعت كه برنگ ابرش باشد كه او را در شليثا و ترياق بكار برند و بدل او قلقطار است و قلقطار زاگوهر رومى را گويند. وديسقوريدس گويد از انواع زاگ آنچه در اجزاء او بعضى جه .ب .

به شكل اجزاء زر باشد در قوت با قلقطار(6) يكسان باشد. و زاج سورى زاج اجزاء سرخ را گويند. و در بعضى از كتب كيميا هفت نوع كردهاند و گفتهاند س لون قلقديس سرخ باشد كه به رنگ آتش مشابهت دارد و قلقند سيز بود جه بلون حوي قلقطار زرد باشد و شب يمانى سپيد بود. و زاگ كفشگرى به لون سياه بود و زاگ حبر سرخ يود كه بسياههى زند و بلون جگرفام بود و وه باينمعنى بزاگ كفشگران ماند. و ديسقوريدس گويد بعضى از قلقديس آنست كه چون از معدن بيرون ايد مذاب ياشد چون مدادى كه بقوام رسيده بود يا يوده

Bogga 362