============================================================
صيدنانى در لغت عرب جانورى بوده است كه پايهاى او به سبب بسيارى و تفاوت درچ كوتاهى و درازى شمردن متعذر است و صيدنانى را به سبب كثرت اصناف ادويه و اختلاف انواع آن به نام آن جانور خواندهاند و شعر اعشى به نقل كباير ائمه لغت شاهد شد و توجيه ابوريحان از حيز اعتبار بيرون امد» (ص 24 و 25).
اما مترجم اهل بررسى و تحقيق نبوده است و در نيافته است كه لغت شناسان عربو بيشتر در بند جمع شواهد بوده اند اما در كيفيت بهره گيرى از اين شواهد ضعيف بوده اند و استدلال منطقى را در اين موارد بكار نبسته اند اما ابوريحان كه تمرين و تدريب علمى ه داشته و داراى مغزى منطقى و استدلالى بوده است عقل خود را در بهره گيرى از شواهد ج هم بكار بسته است.
توضيح آنكه در تهذيب اللغه تأليف آزهرى (ج 12 ، ص 145) آمده است : «تعلب از ابن الاعرابى نقل مى كند كه به جانورى كه پاهاى زياد دارد و از كثرت به شمار در نمى آيد، و كوتاه و بلند است، صيدنانى گويند و صيدنانى به معنى دوافروش به اين چانور تشبيه شده و به ان ناميده شده است و اين تشبيه به جهت زيادى داروهاى اوست ل. از اين بيان پيداست كه ابن الاعرابى خواسته است وجه اشتقاقى براى صيدنانى بسازد ووه و.اين معنى را براى كلمة صيدنانى جعل كرده است و بيت مذكور را از اعشى كه در وصف شتر است شاهد آورده است. اما معنى شعر مذكور مبهم است. «تامك، را «مرتفع» معنى ه كردهاند. اگر معنى تامك «مرتفع» باشد بايد خانهآ جانور هزارپا بلند باشدا و همينطور اگر معنى صيدنانى «روباه» باشد بموجب اين شعر بايد خانه و لانه روباه مرتفع باشدا نگاهى ى به لسان العرب (ذيل صيدن) معلوم مى دارد كه لغت شناسان مذكور نه معتى شعر اعشى را يه دريافتهاند و نه معنى صيدنانى را. حق با ابوريحان است و اين مترجم فارسى آست كه به «اراه بى سدادى» رفته است.
كتاب خواص ادويه كه به آخر ترجمهآ فارسى كتاب صيدنه در نسخهآ مغنيسا جنه افزوده شده است عنوان كتاب خواص ادويه كه به آن اشاره شد و به پايان نسخهآ مغنيسا افزوده شده است چنين است: «خواص ادويه مفرده ازين كتاب صيدنه كه ذكر معرفت و هيات و وه بسنبت و ايراد هر يك كرده است بر ترتيب حروف معجم از تصنيف بوريحان ترجمه قاضيه جلال كاسانى».
اين عنوان شايان دقت و بررسى است. چنانكه پيش از اين گفتم ابوريحان در مقدمهآ صيدنه گفته است كه در اين كتاب نمى خواهد به خواص ادويه بيردازد برآى توضيح و سى و سه
Bogga 33