============================================================
كتاب الاصلاح ان میشناساند. درباره استدلال مقابل ابوحاتم نسبت به نسفی در خصوص زرتشست، بنگرید به استرن، "ابو حاتم رازی دریاره دین ایرانی"، در مطالعات وی در مذهب اسماعیلی آغازین صص 30-46، و مقایسه کنید با نوموتو (2.12018040)، "نظریه ای اسماعیلی درباره ادیان دیگر مبتنی بر فصلی از کتاب الاصلاح تألیف ابوحاتم رازی (متوفی 934/322-5)" (به زبان ژاپنی) در گزارشهای مؤسسۀ مطالعات فرهنکی و زبان شناسی کیو25 (1993): 121-43. دریاره رافضه، برای مثال یتگرید به مونتگومری وات 1104d144dd62 /844 .)، "رافضىها، يك مطالعه مقدماتى"، خاورشناسی 16(1963): صص 10-21؛ کهل برگ ( 130101626)، "كلمه رافضه، در تداول وعرف شيعۀ امامی" مجله انجمن شرقی امريکایی 99 (1979): صص 671-79؛ همان ويسنده، "الرافضة" 12ت1، ج 8، صص 89-386 70. ممکن است آمونیوس مجعول یکی از منابعی بوده باشد که ابوحاتم رازی این واژگان را از وی گرقته است. بنگرید به فهرست قطعات آمونیوس مجعول که مطایق است با أعلام ابوحاتم و چند متن دیگر اسلامی در ردلف، عقایدنگاری آمونوس ول، صص 35-27.
71. درباره این کلمه کلی و جامع، که ترجمه آن به زبانهای جدید غربی دشوار است، بنگرید به لندلت (1840014 .42)، "ولايت"، دايرة المعارف اديان، چاپ م. الياد (از اين پس به عنوان 214 به آن اشاره میشود) (نيويورک 1987(، ج 15: صص23-316.
72. مادلونگ قبلأ به استدلال اعداد شناختی ابوحاتم دربارۀ ناطق چهارم اشاره کرده است، لیکن زمينه طبیعی - فلسفی آن را مورد یحت قرار نداده است. مادلونگ، "امامت"، ص128 یادداشت 128.
73. يرای مثال، بنگرید به رسائل اخوان الصفا(بيروت، 1378 ه/1957م)، ج 1: صص 51 -54؛ صص 178 - 98. و نيز بتگريد ه م. فتری، "مذهب نوفیتاغوری وعمومی ساختن علوم فلسفی"، دریته تاریخ فلسفة اسلامي وی، چاپ دوم (نيویورک، 1983)، صص 163-81. درباره این مساله که آیا اخوان الصفا رابطه ای یا اسماعیلیان داشتهاند یا نه، محققان غربی هتوز مرذدند.
ک طرفدار نیرومند و سرسخت خصائص اسماعیلی اخوان، مارکت (2018420064) اسست: برای مثال، بنگرید به فلسفه اخوان الصفاى وى (الجزيره، 1975) و "اخوان الصفاه، 6]ت4، ج 3. صص 1071-76. یک مخالف قوی و سرسخت این نظر نتون (12.[ 246404) است: بنگريد به نوافلاطونيان مسلمان وی: مقدمهای بر انديشة اخوان الصفا (لندن، 1982)، به ويژه فصل 6 تحت عنوان "اخوان الصفا و اسماعيليان"، صص95 154.
74. مطابق نظر ابوحاتم، ناطق پنجم قانون مقدس دوم را بازنگری کرده و تاطق ششم همان را درباره قانون سوم انجام داده است. همچنین مقایسه کنید یا مادلونگ، "امامت"، ص128.
75. این تصور ابوحاتم ممکن است ما را به یاد تصور پیامبر به عنوان "یک انسان کامل" جامع فراگیرنده در تاریخ فکر اسلامی بباورد. مقایسه کتید با "الهيات اسماعیلی و فلسفه میمونیدس (موسی بن میمون)"، در بهودیان اسلام قرون میانه: امت، جامعه و حدت، خلاصه مذاکرات یگ کنفرانس بین المللی که مؤسسۀ مطالعات یهودی، کالج دانشگاه لندن 1993، منعقد کرد، چاپ فرانک 4228102 .(2) (ليدن، 1995)، صص 271-99. درباره این اندیشه، بنگرید به تاکشیتا (22651:12 .24)، نظرية ابن عربى دربارۀ انسان کامل و جایگاه آن در تاریخ فکر اسلامی (توکیو، 1987).
76. رجوع کنید به سجستانی، اثبات البوت، چاپ 6. تامير (بيروت، 1966، چاپ تازه، بیروت، 1983)، ص168.
77. درباره اختلاف بین ابوحاتم و فیزیک ارسطویی برحسب تصوراتشان از اثر، رجوع کنید به سامبورسکی (54228082527)، جهان فیزیکی روزکار باستان متأخر (لتدن، 1962؛ چاپ تازه، لندن، 1982)، صص 25-123.
76. رجوع کنید به سجستانی، اثبات البوت، چاپ6. تامير (بيروت، 1962؛ چاپ تازه ، يیروت، 1982)، ص168.
78. دربارۀ إسناد قائم توسط ابوحاتم رازی، سجستانى قطعه قابل ملاحظهای در فصل 9 كتاب الافتخار، با عنوان "دربارة صديق قيامت" (في معرفة القيامة) مينويسد. بنگريد به چاپ م. غالب، بيروت، 1980، ص82 و یعد. وی به خود جرات ممدهد که بگوید سؤالاتی درباره ظهور قائم وجود دارند، نظیر این که قائم کجاست، و چه کسی میتواند او را درد اختفا و پوشیدگی بشناسد، هنگامی که اثر و نشانی از او در چنین حالتی وچود ندارد. در پاسخ این سوالات، سجستانی معتقد است که حهل
पृष्ठ 44