============================================================
قام 23. رشیدالدین، صص 11-12. درباره این فهرست تخستین داهیان، استرن خاطرنشان میکند که وآشفتگی و خلط مهمی" در بیان رشیدالدین وچود دارد. مثلا، "خلف" به عنوان نخستین داعی مهم خراسان دیده میشود. استرن توجه میکندکه این جعفر محروم یک جاتشین "خلف" بوده است. بنگرید به استرن، "نخستین مبلغان اسماعیلی"، ص229.
34. فهرست کاشانی "خلف" را به عنوان وخلف حلاج" دارد، که میتوان به "جانشین حلاج" ترجمه کرد. این وخلف" غیاث را به عنوان جانشین خود منصوب کرد، کسیکه به نوبه خود ایوجعفر محروم وابوحانم بن حمدان الرازی الورسنانی، معروف به مؤمن را به کیش تازه در آورد. کاشانی، ص22.
35. این حلاج از خاتواده "قداحین" (بنوالقداح) بود، و پسرش جانشین وی شد. بعد از آنکه این پسر مرد، غیاث جانشین او شد. و جانشین وی پسرش و مردی یه تام محروم یود، که ابوحاتم ورستانی جانشین او شد. ابن الندیم، کاب الفهرست، چ188:2 (ترجمة اتگليسی، فهرست ابن النديم، ج 1: ص468). همچنين رجوع كنید به فلوگل.
ابن النديم، الفهرست، ص 479 ل. ماسينيون، مصیبت حسين بن منصور حلج، شهيد عارف اسلام، چاپ اول، ج1 (پاريس، 1922)، صص 77-480 همان نویستده، مصیبت حسین بن منصور حلاج، چاب جدید، ج1، زندکی حلاج (پاريس، 19750)، ص208 (ترجمه انگليسی توسط ماسون (44.48600) مصيبت حلاج، ج1، زندكى حلاج (پرينستون، 1982)، صص 64-163).
36. مطابق نظر ماسینیون، یرخی دلایل و مدارک برای اتهام علیه حلاج که یک قرمطی است مجعول بود. ماسینیون، مصیبت، اب جدید، ج1، صص 559-60 (ترجمه انگلیسی، ص521).
3. مادلونگ، تمایلات دینی در آغاز ایران اسلامی، صص 96-102؛ همان نویستده، "قرمطی" 4012، ج 4: صص 661-62. و یز بنگرید به "فاطمیان وقرمطیان بحرین"، صص74-79 (ترجمه انگلیسی، صص48-45).
38. کاشانی، ص22؛ عيدالجيار، تتبیت دلائل النوة، چاپ اک عنمان (بيررت، 1970)، ص392.
39. مادلونگ، تمایلات دینی، ص96: همچنین ینگرید یه ص97. به نظر می رسد که دلیل مادلونگ عمدة مبتنی بر فرق بغدادی است وآثار الباقية عن القرون الخالية از يک فيلسوف - دانشمند مهم، ابوريحان بیرونی. همچنین بنگرید به "فاطميان وقرمطيان رین"، ص 77 و بعد وص78 يادداشتا (ترجمه انگليسی، ص47، ص 69 یادداشت 254)؛ همان نويستده، "قرمطی"، ص662.
45. نظامالملك، ص 267 (ترجمة انگليسی، ص 217).
41. نظام الملك، ص 267 (ترجمة انگليسى، ص217).
42. پوناوالا، کتاب شناسی شرح زندکی، صص 38-39. راجع به آخرين اثر، ما كتاب الجامع فى فقه را به كتاب الجامع فى الفقه حیح کردیم، پس از مراجعه به متن زیر محمد بن حسین دیلمی، بیان مذعب الباطية و بطلانه، منقول من حتاب قواعد آل محمد، حاب، استورت من (640141010080004 .4) (استاتيول، 1938)، صص94،43 و به ويزه فهرست آثار در متن توسط ناشر، ص118: نیز بنگرید به يركلمان، تاريخ ادبيات عرب ضميمه 1 (ليدن، 1937)، ص 323. اين اثرى است كه ابن النديم علاوه بر الزينه، در الفهرست خود به ان اشاره کرده است و آن را "کتاب الجامع ، مینامد و این یادداشت را اضافه میکند: "در آن [بحث درباره] فقه و يگر چيزهاست" (فی الفقه وغير ذلک) . ابن النديم، كتاب الفهرست چاب فلوگل (لايب زيگ، 1868)، ج 2: ص 189 (ترجمة انگليسی: ص472).
43. ابن النديم، كتاب الفهرست، ج2: ص 189 (ترجمة انگليسی، ص472) . دربارۀ ذکر ابن الندیيم از این اثر ، نیز بنگرید به ص4 بالااز این مقاله: سه بخش الزین در چاپ مای ذیل منتشر شده است؛ جزوههای او2 توسطح. الهمدانی (قاهره، 1957-58) طبع و نشر شده است؛ جزوه 3 بخش مربوط به اصطلاحات بدعت كذاران و رواقض توسط ا. س. سامرائی در الغلو و الفرق الغالية فى الحضارة الاسلامية چاپ شده است صص 312-283 (1972).
44. حاجی خلیفه یه طور ناصحیح این اثر را به ایوحاتم سهل بن محمد سجستانی که بنا بر نظر وی، در 250 ه در گذشته است، نسبت میدهد. بنگرید به حاجى خليفه، كشف الظنون عن اسامى الحتب والفنون، ج2 (استانيول، 1362 ه/1943م.)، ص 1323. آثار سيوطی: المتوكلى (دمشق، 1348ه)، صص 8-29؛ همان نويسنده، الآتقان فى علوم القرآن (قاهره، 1370 01951/5)، صص39-138.
وحضت
पृष्ठ 41