ابن العباس، (121 - 186 والى دمشق) معلم ولده فقال: اني كفيتك أعراقهم فاكفني آدابهم، أغذهم بالحكمة فانها ربيع القلوب، وعلمهم النسب والخبر فانه أفضل علم الملوك. " (ص 437 ج 1). ومسلم است كه عدم آگاهى از انساب خصوصا " براى بلند پايگان اجتماع نقص وننگى بشمار مى آمده است وگاه اين " ننگ وعار ونقص " موجب وبهانه ء براى تقريع وسرزنش ميشده است، از همان دوران اموى، أبو الفرج اصفهاني داستانى در " أغاني " ميآورد كه خلاصه اش چنين است. پس از آنكه عبد الله بن الزبير كشته شد خالد بن يزيد بن معاويه به حج مشرف شد ودر مكه معظمه زادها الله شرفا " وتعظيما، از " رمله " خواهر عبد الله ابن زبير خواستگارى كرد، حجاج بن يوسف لعنة الله عليه، كه امير وفاتح مكه بود بدو پيغام فرستاد كه: " گمان نمى كردم تو پيش از مشورت با من از خاندان " زبير " زن بخواهى، چگونه از خاندانى كه " كفو " تو نيستند خواستگارى ميكنى اينان همانانند كه با جد وپدر تو بر سر خلافت جنگيدند وترا باتهامات ناشايست متهم كردند وبه گمراهى تو ونياگان تو گواهى دادند. خالد به آورنده پيغام گفت: اگر نه اين بود كه تو فرستاده أي بيش نيستى وفرستادگان را نميتوان كشت، بند از بندت جدا مى ساختم ولا شه ات را بر در خانه فرستنده است مى انداختم، باو بگوى: گمان نميكردم كه ترا آن رسد كه من در انتخاب همسر با توراى زنم.. " اما آنچه را كه گفته أي اينان " كفو " من نيستند، أي حجاج خداى ترا بكشد تاچه پايه نادان واز انساب قريش بى خبرى ! ؟ آيا عوام بن خويلد (برادر حضرت خديجه عليها السلام وپدر زبير وجد رمله) كه همسر " صفيه " دختر عبد المطلب رض شد، وپيغمبر اكرم صلى الله عليه وآله كه " خديجه " بهمسرى
--- [ 80 ]
صفحه ۷۹