بو قلاوز ست ورهبر مر ترا
مي برد تا خلد وكوثر مر ترا
بو دواي چشم باشد نور ساز
شد زبويي ديده يعقوب باز
بوي بد مرديده را تاري كند
بوي يوسف ديده را ياري كند
تو كه يوسف نيستي يعقوب باش
همچو او در گريه وآشوب باش
بشنو اين پند از حكيم غزنوي
تا بيابي در تن كهنه نوي
Unknown page