============================================================
كتاب الاصلاح كتاب أوردهام و آن را به كتاب الرياض فى الحكم بين الصادين، صاحب الاصلاح وصاحب النصرة موسوم ساختهام2 دکتر فرهاد دفتری در کتابی که تحت عنوان تاریخ و عقائد اسماعیلیه نگاشته به تفصیل از مسائل خداشناسی و انسان شناسی و جهان شناسی مورد بحث و فحص این چهار متفکر ایرانی که از آن تعبیر به "مکتب ایرانی" کرده است یاد کرده و درباره چگونگی بر خورد آراء و اندیشههای این چهار اندیشمند یعنی نسفی (- نخشبی) و رازی ( ابوحاتم) و سجستانی و کرمانی چنین بیان میکند: النسفی که سرآمد فیلسوفان دوره اسماعیلیان قدیم است، ظاهرأ نخستین داعی شرقی نیز هست که آرای خویش را به شکل مکتوب تبلیغ کرده است. وی کتابی عظیم به نام کتاب المحصول نوشت، و در آن چکیده عقاید خویش را اندکی پیش از استقرار خلافت فاطمیان یا در طی سالهای نخستین حکومت عبیدالله به رشته تحریر دراورد. از قرار معلوم نیمه اول کتاب المحصول محتوی بر عرضه یک نوع نظام مابعد الطبیعی نوافلاطونی بوده که النسفی خود واردکیش اسماعیلی کرده بود، و حال آنکه بخش دوم با هفت دور نبوت در تاریخ بشریت سروکار داشت. محبوبیتی که المحصول در میان اسماعیلیان مخالف، که در آن زمان چند رسالهای پیش در اختیار نداشتند، حاصل کرد ابوحاتم را برانگیخت تاکتاب کاملی به نام کتاب الاصلاح در انتقاد آن بنگارد. چنین به ظر می رسد که ابوحاتم، بخصوص، به اصلاح گرایشها و تمایلات اباحی که النسفی در کتاب خود اظهار کرده توجه داشته است. متآسفانه کتاب المحصول، که یک اثر مهم در ادبیات اسماعیلی بوده، باقی نمانده است، و اطلاعات ما درباره آن محدود به نقل قولها و اشاراتی است که در الاصلاح والرياض وچند اثر ديگر از آن يا بدان شده است. كتاب الاصلاح ابوحاتم كه هنوز چابپ نشده است و به صورت دستنویس باقی است. واکنش جانشین و مرید النسفی، یعنی ابویعقوب السجستانی، را برانگیخت و او کتابی اختصاصی به نام کتاب النصرة در دفاع از نظریات استادش در برابر حملات ابوحاتم الرازی نوشت. کتاب النصرة، که پیش از آنکه السجستانی به اردوی فاطمیان بپیوندد نوشته شده بود نیز گم شده، اما در کتاب الریاض، به صورت گسترده، از آن همانند الاصلاح مطالبى نقل شده است. اين كتاب در حقيقت از نظريات ابوحاتم الرازى دفاع میكند. کرمانی این منازعه را از نظرگاه رسمی دعوت فاطمی، که در زمان معز نظریات ابوحاتم را مورد آیید قرار داده و حتی از وی در تأکید ضرورت شریعت فراتر رفته بود، باز نگریسته است.3 شرح حال صریح و روشنی از ابوحاتم رازی در دست نیست و آنچه که در فهرست ابن ندیم و الفرق بين الفرق بغدادى والتبصير فى الدين ابوالمظفر اسفراينى ولسان الميزان ابن حجر عسقلانى و
صفحة ١٠