============================================================
حمیدالدین کرمانی، که شامل نقل قولهایی است از کتاب النصرة سجستانی، دوباره مطرح میشود.
کرمانی در متن خود باابوحاتم رازی همسوست، در حالی که سجستانی به یاری نسفی میاید.
نشر مصخح چاپ شده الریاض به عنوان یک متن اسماعیلی نسبتا زود در 1960 منتشر شد58. با سپاسگزاری نسبت به این انتشار، محققان متعددی از فلسفه اسلامی در بحث مطالب فلسفی در الاصلاح درزمینه ورود مذهب نوافلاطونی به مذهب اسماعیلی واردشدهاند، و بخش فلسفی متن را به طور گسترده تحلیل کردهاند59. بنابراین من خود را به تلخیص مطالب عمده بخش فلسفی درباره جهانشناسی در این مطالعه و پژوهش، با توجه به آراء توضیحدهنده و روشنکننده بوحاتم رازی، محدود میکنم.
برخلاف عقیده نسقی که طبیعت نفس کامل نیست، ابوحاتم معتقد است که نفس در ذات خود کامل است (تامة فی ذاته)، زیرا نفس در یک حالت کامل (تاما) از "عقل اول"، که یک موجود کامل (تام) اسست صادر شده است (2904 _210.4_20).6. با وجود این، ابوحاتم چنین ادامه میدهد که نفس در فعالیت خود (فعل النفس) نیازمند تکامل است. این برای آن است که فعالیت نفس در زمان كامل نيست، زيرا صدور (انبعاث) آن با زمان (مع الزمان) است . اما عقل اول وايجاد (ابداع) آن يك وجود واحد است، وايجاد آن مقدم بر زمان (قبل الزمان) است (4. 671004/210). خلاصه، ابوحاتم اظهار میکند که نفس در ذات خود کامل است، هرچند در فعالیت در زمان ناقص است61.
بوحاتم آفرینششناسی (علم پیدایش جهان) را به نحوذیل توصیف کرده است. نفس، صورت مرنی راکه طبیعت است از ماده (هیولا) ساخته و پدید اورده است. این صورت یا طبیعت، جوهر جهان متوسط (العالم الاوسط) است که بدان به عنوان افلاک نیز اشاره شده است و جوهر جهان زیرین را در بر دارد. این جوهر، عناصر (امهات) نیز نامیده شده است. در زیر افلاک موجودات مركب جهان (مركبات العالم) ومحصولات آن (مواليده) ، يعنى معدنيات، گياهان، و حیوانات هستند (213.4/4134-712.2).
بوحاتم همچنین انواع ماده را که جهان ما را ساختهاند برمیشمارد. نخستین آنها شامل حرکت و سکون است، و نیز موجودات تخیلی (وهمیه) که نفس موجب و باعث آنهاست2،. دوم، چهار طبع (الافراد الاربعية) است، يعنى رطوبت، كرمى، سردى وخشكى. سوم، شامل چهار عنصر (الامهات الاربعة) است که خود از چهار طبیعت ساخته و ترکیب شدهاند (4. 4-1717- 6718.4/6718).
س ابوحاتم جایگاه نوع بشر را در این جهان چگونه توصیف میکند؟ بنا بر نظر وی، نوع بشر ميوه جهان (ثمرة العالم) است وهر انسانى داراى سه نفس (الانفس الثلاثة) است: نباتى (ناميه)، حسى (حسيه)، وعقلى (ناطقه) (215.4/714.4). در مورد نفس اخير، يعنى نفس عقلانی،
صفحہ 27