345

============================================================

قعف بتدخققتختمف ومتدن ن زشخ كها .. ح م حمييي* حرق الثال «28 ما جاورس هندى گويتد و بعضى از او سپيد باشد و بعضى سياه.

1. نقل از نسخ خطى سه گانهآ ترجمه فارسى. 2. در لغتنامهآ پلاتس جوار با نام علمى 10011لالهي ياد شده است وجوارا را ذرت هندى معنى كرده است (ص 394).

3. در لسان العرب طهف به معنى گياهى شبيه ارزن و يا نانى كه از ارزن مى پزند آمده است (ذيل طهف). ؟. و ذكر ابوعبيد ان ابن عمر قدفسر الانهذة فقال اليتع نبيدالعسل والجعة نبيدالشعير والمزر من النرة السان العرب ذيل هزرا.

454. ذرق(1) با ق1 ع70يا با لد00006،.7 .ابوحنيفه گويد ذرق بلغت تازى نباتى را گويند كه هيأت او به گندنا مشابهت دارد و بر سر تبات او مراورا اوعيه باشد كه تخم او در آبجا بود و دانه او گردقام باشد و در وقت ترى او را بخورند و چون خشك شود پيش نخورند و ور بيخ او بشكل پياز باشد و لون او سياه بود و چون پوست سياه ازو جدا كرده شود از ميانه بشبه پياز سپيد بيرون ايد و شيرينى و طعم او تمام بود و درواب بسيار باشد و ادميان پياز او را بخورتد. و ليث گويد ذرق نباتى است كه به سپست ماند و سكان شهرها او را حندقوقا گويتد و يكى را ازو ذرقه گويند و ه قوت حندقوقا پيش از اين ياد كرده ايم.

1. از نسخ خطى سه گانهآ ترجمه فارسى. درباب عنوان يونانى و نام علمى اين گياه نيز رجوع شود به حندقوقى شك2. ذنب(1)الخيل 700069 .اع761 للا6قفلاي ابوحنيفه گويد ذنب الخيل لحية التيس(2) را گويند و در زمين عرب بسيار باشد جوهر (2) 1ح و عصاره او در معدن او منجمد(3) شود تا او را يزمين ديگر نقل كنند. و در كتاب حشايش آورده آست كه ذنب الخيل كرفس كوهى را گويند و جبرئيل جو گويد بلغت سريانى او را لحية التيس گويند. و اوريباسيوس گويد او را اه

Bogga 345