229

============================================================

حرف الجيم 169 239. جاشوش(1) ل1ل:17 106ةتل ععل1 يا 5 10علع(2) گفتهاند(3) جاشوش داروى ارمنى است و نام او بزبان سريانى كشوش باشد و در ادويه چشم كاشوش گفتهاند و او نباتى است كه طعمى ضعيف دارد ميان و ترش و شيرين و در سوختن عضوى كه باو برسد از فرفيون زيادت باشد.

1. منقول از ترجمه فارسى (نسخههاى مب ومج). آ. اين نامهاى علمى بنابر آن است كه نام آن «جاسوس» پاشد (كريموف، ذيل همين شماره) 3. كريموف (339) جاشوش را با جاسوس (ميغن افرودس مذكور در ترجمه عربى ديسقوريدس اشماره 58 از مقاله چهارم) يكى دانسته است كه آن را خشخاش زيدى تيز ميگويند و نام علمى آن ا قنلةل1ن قلهنل18ق) است.

باما شرحى كه ابوريحان درباره «اجاشوش» يا «كاشوش» مى گويد با آنچه در كتب ديگر دربارهآ جاسوس گفتهاند (از جمله ديسقوريدس در موضع مذكور و خافقى شماره 213) سازگار نيست.

240. جاورس(1)02ا للناعت11 1ل166 معربست از لفظ گاورس و برومى او را كنخرن(2) گويند و بعربيت ذخن .

گويند.

1. منقول از نسخ مب و مج ترجمهآ فارسى. 2. چنين است در نسخهآ مج و آن به اصل يونانى ه كنخرس تزديكتر است تا صورت «كيخون» در مج.

241. جاوشير(1) و جاوردشير 6ع721142 081382 لمتنكه الللانللللفلل نوعى است از ادويه نباتى كه او را به لغت پارسى گاوشير گويند و لاورشير (2) نيز گويند و او را از اصفهان كه منبت اوست باطراف برتد و او را بلغت و سريانى ذفارا(3) گويند. ماسرجويه گويد جاوشير نوعى است از انواع شيح و و درخت او به اسپند(2) مشابهت دارد و ازو شيراز كنند از جهت نانخورش. و ه ابومعاذ از ماسرجويه حكايت كند كه درخت او را جاهل گويند و بعضى جاول جو گويند و چنين گويند كه او صمغ كرفس كوهى است. در منقول مخلص آورده

Bogga 229