جملات عربي در نقل نصوص روايات ومقاتل نتوانستم درست بخوانم وبدانم، همان شب از أو بپرسم. وهمه شب همينكه بخانه بر ميگشت وپيش از انكه بمطالعه ء متون تدريسي فرداى خويش بپردازد، اول درس ومشق مرا نگاه ميكرد وسپس ميپرسيد امروز تا كجاى كتاب " آقاى (1) حاج شيخ " را خوانده أي وكجايش را نفهميده أي، آنگاه
---
(1) پدرم نيز مانند همه ء اقران خود بمرحوم محدث قمى رض فوق العاده اخلاص واحترام ميورزيد خاصه انكه در زماني كه ان بزرگمرد جليل القدر عديم النظير در مشهد مقدس اقامت داشت وبخواهش فضلاى حوزه علميه مشهد، چند ماهى قبل از عزيمت نهائي خود از مشهد مقدس، شبها بعد از نماز مغرب وعشاء در مسجد غير مسقف معروف به " مسجد پير زن " (كه در وسط صحن مسجد گوهر شاد قرار داشت وباطار مى هاي اهنى وستونهاى كوتاه سنگى محصور واز صحن مسجد مجزى بود، واكنون حوض بزرگ مسجد گوهرشاد وقسمتي از صحن بر جاى آن واقع شده است) به اقتداي بسلف صالح، روايت احاديث سنن را ميفرمود وپدرم از حاضران هميشگى آن محفل منور مقدس ميبود بعلاوه غالب مردان وزنان متدين آن شهر عزيز عموما "، در سالهاى قبل از واقعه مسجد گوهرشاد (1354 قمرى) وپيش از مهاجرت مرحوم مبرور آية الله العظمى آقاى حاج آقا حسين طباطبائي قمى طاب ثراه، در مجلس عزادران حسيني (ع) بسيار مجلل وباشكوهى كه در دهه اول محرم پيش از ظهرها در منزل آن مرحوم منعقد مى شد وآخرين واعظ (وباصطلاح: خاتم) آن مجلس مرحوم محدث قمى ره بود كه بسبب مصاهرت با آن خاندان جليل نبيل از " اهل البيت " آن نيز بشمار ميرفت، شركت ميكردند. (وروضه ء متعين روزانه شهر مشهد در آن ايام در دو جا بود اولى در حسينيه قديمي تر يعنى منزل مرحوم مبرور حاج شيخ محمد تقى بجنوردى رحمة الله عليه كه بحمد الله تعالى تاكنون نيز بهمان تعين وتشخص داير واقامه عزادارى خامس آل عبا صلوات الله عليه هر سال با رونق وجلوه بيشترى از سال پيش در آن انجام ميگيرد وفيوضات وبركات اين مجلس پر فيض برعامه خراسانيان معتقد، مفاض ومشهود است، ودومى همين مجلسي كه در دار السياده مرحوم آية الله العظمى القمى طاب ثراه تشكيل ميشد). = > (*)
--- [ 94 ]
Bogga 93