============================================================
نسخههای خطی موجود الینابیع فاقد این نمودار است10. آنچه پیرامون این نمودار قابل ملاحظه است این است که قائم در دایره مرکزی با ذکر روز شنبه (السبت) و ذات (عین) جای دارد، در صورتی که دیگر نطقاء، از جمله پیامبر محمد، در دایره دوم از مرکز جای دارند. همچنین از شش روز هفته، شش جهت، و شش مقوله فیزیکی، که جایگاه خود را دارند، یاد شده است: هر عضو یک گروه مطابق است با یک ناطق. و درون یک دایره مرکزی جای دارد. در این شکل، در سلسله نطقاء، به قائم موضع یا مرتبه مرکزی تری از دیگران، اگر نه بالاتر، داده شده است91.
در متنی دیگر، وجه دین، ناصرخسرو میکوشد تا مرتبه قائم را در زمینه تطابق بین تکالیف دینی نطقاء، سیارات، اندامهای انسان، و مراحل تشکل بدن انسان دریابد92. مثلا، قائم مطابق است با وجود هفتم، "روح"، که شش مرحله پیشین تشکل بدن آدمی را کامل میکند، و با "ولایت" (در عربی: عشق و سرسپردگی به امام، و تصدیق مرجعیت و حجیت او) که شش تکلیف دینی دیگر را کامل میکند63. این وجود هفتم دقیقا همان "جوهر هفتم" ابوحاتم رازی نیست، بلکه هر دو وجود اهفتم" و "هفتمين" جوهر تأثيری قطعى بر وضع وحالت بدن انسان إعمال میکنتد، یا در تکمیل شکل بدن يا به عنوان وظيفه زندگی بخشیدن.
مطالعه و بررسی الاصلاح و برخی متون همزمان (و نیز متون دیگر تا یک قرن و نیم بعد از آن تاریخ) تمایل عمومی و مشترکی برای تعیین مرتبه قائم به عنوان شخصیتی مرکزی تر و جامع تراز دیگر پیامبران بیان کننده را نشان میدهد، اگر چه این ارزشگذاری و محترم شمردن بالاتر از پیامبر محمد نیست. این انگیزه همواره نسبت به سه مؤلف فوقالذکر مشترک است: یعنی، مقایسه صورتبندی بدن انسان با بسط و توسعه "تاریخ مقدس". این مشابهت یا قائم را به عنوان اوج توسعة تاریخ تبیین میکند، یا بر ظهور و مآموریت او به عنوان مرحله بعد تاریخ انسانی اشاره و دلالت دارد.
حلیل ما از این متون نشان میدهد که برخی انگیزهها درباره عقاید و آموزههای راجع به قائم در الاصلاح در متون معاصر و سپس تر نيز يافت میشود. این انگیزهها مبتنی است بر انديشه تطابق میان موجودات در عالم طبیعت (مانند اجزاء بدن انسان) و موجودات در عالم دین (مانند یامبران). به وسیله این انگیزهها ابوحاتم و دو مؤلف دیگر سعی کردند تا مراتب و مأموریتهای یامبران بیان کننده به ضمیمه قائم را درک و فهم و طرحریزی کنند.
برخی بازتابها درباره استدلال های ابوحاتم رازی راجع به "تاریخ مقدس" ستفاده از انگیزههایی که در بالا بررسی شد میتواند به مثابه نمونه و مثالی باشد از تمایل برای ن ظریه پردازی در سخن گفتن از شخصیت مسیحایی قائم در میان متفکران اسماعیلی. لیکن چه سی ویگن
Страница 35