============================================================
170كتاب الصيدنة قى الطب است كه جاوشير را بزبان يونانى ابو بيناقس(5) گويند. و ديسقوريدس گويد درخت او را بر ومى باناقس گويند و از جهت صمغ او را در بستانها بنشانند و هوهر برگ او درشت باشد و بزمين نزديك بود و لون او درغايت سبزى بود و او ه و به برگ انجير مشابهت دارد از اين جهت كه بشبه برگ انجير دايره او پر پنج قسم شكافته باشد و ساق او به خيار مشابهت دارد و مزغب باشد چنانكه خيار ور و معنى مزغب گفته ايم و زغب او به لون سپيد بود و شكوفهآ او زرد باشد و بوى او خوش بود و تيز، و بيخ او تلخ باشد و سپيد بود و به لون و بوى گران دارد و پوست بيخ او سطبر باشد و نبات او را بيخى بزرگ بود و بران بيخ بزرگ بيخهاى خرد باشد و چون نيات او ظاهر شود ساق او را بشكافند در اوايل وقت حدوث او و صمغ كه از او بيرون ميايد بتدريج مى گيرند و وهز نيكوتر از انواع او آنست كه ظاهر او بلون زرد باشد و ميانهآ او سپيد بود و طعم او تلخ باشد و اندكى دسومت دارد و زود شكسته شود و بوى باقوت61) دارد و چون زمانى در دست داشته شود و اتر گرمى دست باو رسد بگدازد و وز گفتهاند از ميوهآ او آن نيكوتر بود كه يرساق او باشد و از صمغ او آن نيكوتر ر باشد كه طعم او تلخ بود و بوى گران دارد و نيكو شكسته شود و چون او را هر در شير اندازند زود بگدازد و متحلل شود و سياه او نيك نباشد و آنچه جرم او ر نرم بود هم نيك نبود زيرا كه چون نرم بود او را به اشق و موم درهم اميزند و ه ابه عوض جاوشير بفروشند و گفتهاند طريق تحصيل صمغ او آنست كه ساق ه او را بشكافند و در زير او برگهاى عريض بيفگنند تا او بتدريج سيلان ور مى كند و بران برگها خشك ميشود آنگاه او را جمع كنند و در موضعى پاكيزه كنند.
كاوشير (7) كاو اسمه الثور و اذاعرب هذاالاسم قيل جاوشير و بالسريانية حلباتورا والنبت يسمى بالفارسية كاهل. و جاوشير بالفارسية يجلب منجه
Halaman 230