220

============================================================

160 كئاب الصيدتة فى الب يكديگر تحفه فرستند. و ابوزيد گويد سوقم درخنتى است كه به درخت بيده مشابهت دارد. و تعلب از ابن الاعرابى (13) حكايت كند كه از غرايب درختى ب كه منبت او در بيابان باشد درخت زنابير است و يكى را ازو زنباره و زنبوره ووه زنبيره گويند و او نوعيست از انواع درخت انجير و او را حلوانى گويند.

1. از اين قسمت تا آخر ماده تين و تمام مواد حرف تاء و مواد حزف جيم تا قسمتى از جندبيدستر از نسخه اصل افتاده است. ماده تين را در حاشيه منهاج البيان (ورق ب 65) به اختصار آوردهاند و من بقيه را از آنجا تقل كردم. آ. در اصل: «مثمرا» و ان در اينجا بى معنى ه است. از روى ترجمه فارسى اصلاح شد 3. در اصل «ينقلع» و متن از ترجمة عربى ديسقوريدس وه (شمارهآ 143 از مقالهآ اول) اصلاح شد ؟. در اصل خوانده نمى شود. متن از ترجمه عربى ودسقوريدس (موضع مذكور) اصلاح شد. د. در اصل: «لضروب. متن از ترجمه عربه ديسقوريدس (موضع مذكور) اصلاح شد. 6. قسمت فارسى تين از روى ترسمه فارسى (نسخة موزه بريتانى) اينجا نقل شدء نسخهآ مجلس مقدارى انداخته است و نسخه مغنيسا مقدارى زياد جو افتادگى دارد و ماده تين از آن جمله است. 7. در اصل: همه جاء «حمير». 8. در اصل: «حاسه». 9.

در اصل، همه جا: «كبك»! 10. در اصل: «مقولاوي». 11. در اصيل: «كلنار». :12. در اصل: «سيرقم» . قال ابو حنيفة السوقم شجر عظام مثل الآثأب سواء غير انه اطول طولا من الاتأب و اقل عرضا منه وله ثمرة مثل التين واذا كان اخضر فانما هو حجر صلابة فاذا ادرك اصفر شيئا وه لان و حلا حلاوة شديدة وهو طيب الريح يتهادىه (لسان العرب ذيل سقم) . 13. «قال ابن الاعرابي من غريب شجرالبر الزتابير واحدتها زتبيرة وزنبارة وزنبورة وهو ضرب من التين وه اهل الحضر يسمونه الحلوانى» السان العرب ذيل زنير). و در همانجا از درختى به نام زنبور كه به ه بزرگى چنار است و ميوهاى به يزرگى زيتون دارد و بسيار شيرين است سخن ميرود. شايد اين زنبور و زنبورهآ منقول از ابن الاعرايى يكى ياشد.

Halaman 220