============================================================
و ع8ه كتاب الصيدنة فى الطب ولجية العنز هم گويند و بعضى او را ذنب الفرس گويند و برومى او را ه (3) ايفوريس(4) گويند. و در منقول خود مخلص گويد ذنب الخيل را بلغت سريانى و (6) 1(5)ح طوررا(5) گويند و بيونانى فباواريس(6) گويند. و چنين گويند كه معدن او در ختدقها باشد و شاخ هاى او را ميانه تهى باشد و رنگ او بسرخى مايل باشدر و جرم او صلب بود و نبات او را گرهها باشد و بندها. و قدرى درشتى باشد درو بر هر پيوندى و برگهاى آن به برگ نيات اذخر مشابهت دارد و هريك از و آن برگها بر ساق او بر گرفته بود و سر هريك از نبات او خميده بود بشكل ذنب اسپ و لون او سياه باشد 1 (: نسخ خطى سهگانهآ ترجمه فارسى. 2. لحية التيس (ريش بز) ترجمه «200048ما يوناتى . است وليدل و اسكات انگليسى آن را 20فقل56 و نام علمى آن را قدانال109184 18600000 گفته است. همچنانكه ذنب الخيل ترجمهآ هيفوريس اعنوان يونانى ديده شود) يونانى است . 3 . در تارج العروس (ذيل ذنب): «هى عشبة تجمد عصارتها» كه متن ما ترجمهآ آن است. اما در لسان العرب: بعشبة تحمد عصارتها» است. يعنى شيره آن ستوده است. و من اين قراءت را ه ترجيح ميدهم. گمان مى كنم جمله «تا او را به جاى ديگر نقا كننده تفسيرى است از خود مترجم براى كلمه تجمد كه در اين جا بيمعنى مينمايد. در نسخه مب: «منجمد نشوده؛ 4. در اصل: القوروس كه نادرست است. رجوع به عنوان يونانى. 5. گمان مى كنم تلخيص و تحريفى وه است از طراقوفوقون (رجوع به حاشيه شماره 2). 6. تلخيص و تحريفى است از ايفوريس اعنوان ديده شود)
Shafi 346