171

============================================================

حرف الياء 111 ديسقوريدس گويد كه بسد درختى است كه در آب دريا رسته شود و چون غواصان او را بركشند و هوا او را دريابد جرم او صلب شود و محكم گردد. و نيكوترين. انواع او آن بود كه به لون سرختر بود و اطراف ساقهاى او هر راست باشد و زود درهم شكسته شودء و بولس گويد يك نوع ازو سرخ است ودر و نوع ديگر ازو سياه51). و ابومعاذ از دمشقى روايت كند كه درخت مرجان را جهر بسد خواتتد واين قول درستتر است به نزديك اطباء. و صيادنه و اهل لغت گويند مرجان مرواريد خرد را گويند. و حمزه گويد بسد در اصل وسد بوده است و او را عرب معرب گرداتيده است و بسد معرب اوست و نوعى ازورا هد خروهى گويند: و محمدزكريا در جامع خود آورده است كه درخت بسد بزرگ ور باشد و منبت او در درياها باشد و در بعضى مواضع كه كشتى را باد بقوت بر درخت بزند كشتى خرد بشكند بسبب او و قول او دلالت ميكند برانكه جرم واو پيش از ملاقات هوا صلب و محكم باشد.

1. حاشيه منهاج البيان ورق آ 56. 2 . در اصل: قواريون. 3. اين وجه اشتقاق كه بير ونى ذكر كرده است مريوط به تام ديگر بسد است: در الجماهر (ص 191) پس از اين كلمه افزوده است: وهو تشبيه لاصل البسذ بقلنسوة الديك كماشبه به نوع من بستان افروز عريض متشنج و هاه پسمى خول خروه. اين همانست كه امروز تاج خروس گويند 4. تقل از نسخ خطى مذكور :ترجمه فارسى صيدنه. 5. مرجان سياه انواع دارد كه يكى از آتها 11170ع1ان تن «الللال عا (اكريموف 272)و ديگرى ا118ا5ل8 و نا5ل0801 مى ياشد (مار هوف بر خاققى ص 372).

150. (مكرر) بسد(1) 106838 018ا6ل وزهر الخيرى الاحمر يسمى بسد .

1. منقول از حاشيهآ منهاج البيان (آ 56) كه در دنبالهآ بسد ذكر شده است.

Shafi 171