به طريق نفاق خود را در پرده حنفيت مستور داشته عملا حنفى مىباشند اما اعتقادا با فرقه اولى هم نفس و هم قفس اند و سبب اخفاء اين فرقه اراده اضلال عوام مسلمانان احناف است كه در صورت اظهار وهابيت نفرت خلق را مد نظر داشته اين حيله اظهار حنفيت را سبب حصول مقصود خود دانسته اند والحق به اين حيله و مكر به مقصود خود رسيده اند پس ضرر اين طائفه در اغواء خلق الله و بر هم زنى عقايد اسلاميه زياده از ضرر فرقه اولى است بنابراين اكثر مخاطبه در اين رساله با همين فرقه است اگر نظر به ظاهرش كنى گويى كه پخته مسلمان است و اگر از خباثت باطنش خبردار شوى گويى كه بدتر از شيطان است ظاهرش به صلاح آراسته با جامه پاك سفيد با ريش دراز مشروع با اظهار تقوى با گفتار نرم و شيرين با تحمل اذى از عوام الناس و باطنش پر از خباثت طعن و لعن بر كافه امت مرحومه و انكار از طرق مشايخ سلاسل اربعه و انكار از تقليد مذاهب اربعه و انكار از كرامت اولياء الله و شرك دانستن استمداد از ارواح طيبه و انكار از ايصال ثواب به ارواح اموات تبعيين دهم و چهلم و ساليانه و انكار شفاعت رسول اكرم صلى الله عليه و سلم إلا أن يأذن الله له و حرام دانستن سفر به زيارت او صلى الله عليه و سلم و حرام دانستن نداء غايب به لفظ يا رسول الله و نحو ذلك و حرام دانستن توسل به ارواح انبياء و صلحاء إلى غير ذلك من سوء عقائدهم چونكه ذكر عقايد وهابيه در ميان آمد بايد كه چندى از عقايد اينها منسوب به كتب مصنفه آنها براى اعلام خلق الله ذكر شود اگر چه نقل كفر كفر نباشد اما دل و قلم از ذكر آن مىلرزد كه ذكرش از سوء ادب خالى نيست ولو حكايته مگر ضرورت اعلام مقتضى آن است كه ذكر آن كرده شود بدان كه مايه و ناز اين طايفه مسأله توحيد است و توحيد را مخصوص به جماعت خود مىدانند
Page 2