============================================================
غضتفر تبريزى پس از اين سختان چنين نوشته است: «كتبه ابراهيم بن محمدين ابراهيم التبريزى المعروف بغضنفر فى اواخر سنة 678 هجرية على صاحبهايه افضل الصلوة والتحيات». مهر بادامى كه ظاهرا مهر خود غضنفر است در نسخهآ عكسى وه سياه شده است.
از آنچه نقل شد مطالب ذيل معلوم مى گردد 1. غضتفز تبريزى كه سخت معتقد و شيفته ابوريحان بوده است، و رسالهاى به نام و.المشاطة لرسالهالفهرست درباره او نوشته است (و ما در اين باره سخن خواهيم گفت)، كتاب الصيدنه را از روى تسخه «ديودست» استنساخ كرده و در پايان كتاب او را به جهت ناشايستگى او به بى شعورى و آشفتگى حواس متهم داشته است و همه اغلاط و تحريفات را به گردن او انداخته است. اما چنانكه غزنوى متذكر شده است بيشتر و تحريفات و تصحيفات ناشى از خود نسخه اصلى بوده است زيرا آن نسخه در حالو «سواك بوده و به بياض تيامده است و كاتبان بعدى هم به جهت درهم بودن خطو و ى ابوريجان نتوانستهاند آن را بخوانند. غزنوى مى گويد كاتب نسخهآ 468 هم تصحيفگر بودهااست و بنابراين انداختن همه تقصيرات به گردن «ديودست» شايد درست نباشد تشخيص اينكه چه تحريفات و تصحيفاتى در نسخهآ 468 بوده و چه تحريفاتى بر اثر بى شايستگى ديودست بوده است ممكن نيست.
و.ا. متن كتاب الصيدنه هرگز از سواد په بياض نيامده و به صورت نهائى عرضه نشده است. چنانكه ابوريحان خود در مقدمه صيدنه (ص 17) گفته است، شيخ احمد بيهقى ه . او را در تدوين كتاب يارى داده است و ابوريحان در حال تأليف كتاب بيش از هشتاد سال داشته است و چشمش ضعيف و گوشش سنگين بوده است. چنانكه از نوشته ور غزنوى برمى ايد بيهقى متن مسوده را به خط خود نوشته است و اين متن متضمن نام داروهاى مشهور از روى كتابهاى داروشناسى بوده است. شرح داروها را ابوريحان در حواشى نوشته و نام داروهاى نامشهور (غريب) را بر آن افزوده و نامها و معانى ه گوناگون آن را ياد كرده است. يعنى كار ابوريحان اگرچه در حاشيه نوشته شده است، كار اصلى بوده است و كار بيهقى اگرچه در متن بوده است اما فهرست وارى از نام داروها بوده است تا ابوريحان آن را ببيند و شرح دهد. ابوريحان يه جهت ضعف چشم سطور را در حواشى يكسان نتوشته و خطش آشفته و درهم بوده است و حروف را نيره گاهى ناقص نوشته است..
3. نسخهاى كه سر سال 48؟ نوشته شده بود به دست محمدبن مسعود غزنويير دوازده
Page 12