274

شأنك فلما فرع قال له رسول الله صلى الله عليه وآله حاجتك قال الجنة فاطرف رسول الله صلى الله عليه واله ثم قال نعم فلما لى قال له يا عبد الله اعنا بطول السجود بسند صحيح از عبد الله بن سنان از مولاى ما ابى عبد الله بن سنان از مولاى ما ابى عبد الله الصادق عليه السلام فرمود كه مردى گذشت بر نبى صلى الله عليه و آله در حالتى كه به عمل بعضى از حجرات خود مشغول بود پس گفت يا رسول الله مىخواهم من كه به اين خدمت مشغول شوم و جناب ترا كفايت كنم از اين عمل پس رسول صلى الله عليه وآله به او كفت شأنك و تقدير كلام آن است كه اسسان شأنك أي اعمل ما تحسنه يعنى قصد امر خود كن و به عمل آر آنچه او را مىدانى پس آن شخص مشغول عمل شد و چون از تمام آن عمل فارغ شد رسول صلى الله عليه وآله به او گفت كه حاجت خود را ذكر كن تا به انجاح مقرون شود گفت حاجت من آن است كه شفاعت من كنى و بهشت را از براى من ضامن باشى پس رسول صلى الله عليه و آله سر به زير افكند ساعتى نظر بر زمين داشت پس سر بر آورده گفت آرى قبول كردم پس چون آن شخص به نشست به جانب آن حضرت كرده روى به راه خود آورد سيد اولين و آخرين ندا كرد او را و گفت اى بنده الله تعالى تو نيز ما را اعانت كن درباره شفاعت خود به درازى سجود و مراد التزام تكرار ذكر و مواظبت بر دعا مأثور در سجده نماز واجبى است

Page 22