آن مواليد ست حقرا مستطاع
اوليا را هست قدرت از إله
تير جسته باز كرداند ز راه
بسته در هاي مواليد از سبب
چون بشيمان شد ولي زان دست رب
گفته نا گفته كند از فتح باب
كه ازان ني سيخ سوزد ني كباب
از همه دلها كه آن نكته شنيد
آن سخن را كرد محو ونا پديد
گرت برهان بايد وحجت مهاء
Page inconnue