رنجور توبهيچ طبيبى دوا نخواست
وله:
گفتي كه چراحال دل خويش نگوئى
من خود كنم آغاز بپايان كه رساند
وله:
مشكل سرو كارى است كه بروعده معشوق
صابر نتوان بود تقاضا نتوان كرد
وله:
من بودم وكنجى وحريفى وسرودى
غم راكه نشان داد بلاراكه خبر كرد
Página desconocida