95

মাজ্দি

المجدي في أنساب الطالبين

জনগুলি

বংশতালিকা

آنچه را كه من آن روز خوانده بودم بقول شاگرد مدرسه ها " پس ميدادم " واو اشتباهات مرا تصحيح وجملات عربي را بآرامى برايم ميخواند وبمن تفهيم ميكرد وآنها را غالبا " بمضمون وگاهى هم لفظ بلفظ (در مورد روايات مأثوره از معصوم عليه السلام ترجمه ميفرمود بارى در اوائل ان كتاب مرحوم محدث قمى از صاحب مجدي مطلبي نقل فرموده بود كه اين بنده باسواد ناقص خود كلمه صاحب مجدي را چيزى مثل صاحب منصب يا صاحبدل يا صاحبد يوان (يعنى آنرا: صاحب مجدي نكره)

---

= > نقل وبدان استناد ميكردند، در فهرس مراجع ومآخذ آن كتب در حالى كه از بعضى از معاصرين اعم از احياء واموات، كه قدر وحدشان معلوم ومشخص بود با اوصاف ونعوت مبالغه آميزى ياد ميكردند. ظاهرا " بسبب آنكه مرحوم محدث قمى را بحق معرفت نمى شناختند، از آن عالم جليل بى بديل به " عباس قمى " يا " عباس بن محمد رضاى قمى " تعبير ميكردند. در سال 1334 يكروز مرحوم علامه بديع الزمان فروزانفر رحمة الله عليه كه گويا چنين ترك أدبى را در كتاب يكى از شاگردان قديمي خود (كه در آن ايام دانشيار دانسكن ادبيات بود) مشاهده فرموده بود در سر درس دوره دكترى ادبيات فارسي بمناسبتي با تجليل وتعظيم فراوان ويا عبارات وعناويني در خور مقام عظيم محدث قمى رض آز آنمرحوم ياد كرد وبا تعريض وكنايه أبلغ از تصريح، از آن دانشيار كم ذوق (ولى پر كار) انتقاد واو را ملامت كرد، واز آنجا كه در ميان شاگردان حاضر در آن جلسه برخى با آن دانشيار خصوصيت وهمكارى داشتند، آنمرحوم بنحوى كه معلوم بود " لازم خبر " را اراده ميفرمايد مطالبي بيان داشت وقطعا " بگوش آن دانشيار (واستاد بعدى) برسد واو بهوش آيد. واز جمله فرمود: ". سالها است در اين اندوه وحسرتم كه در حاليكه ميتوانستم از محضر پر فيض دو بزرگوار فريد عصر ووحيد فن خود درك فيض كنم ولى افسوس كه آن چنانكه ميبايست باين سعادت وتوفيق نائل نشدم، اولى مرحوم محدث قمى ودومى ميرزا طاهر تنكابنى رحمة الله عليهما بودند " انتهى كلام مرحوم فروز انفر. (*)

--- [ 96 ]

পৃষ্ঠা ৯৫