المجدي في أنساب الطالبين

على بن محمد العلوي ت. 459 هجري
86

المجدي في أنساب الطالبين

تصانيف

الأنساب

ميكند. جناب عيسى دختر صاحب همان شترى كه بر آن آب حمل ميكرد وميفروخت بهمسرى اختيار فرموده واز أو داراى دخترى شد ودختر بسن شوهر دارى رسيد، مادر دختر، هم از آنجا كه آرزوى مادر انست وهم براى انكه از شدت معيشت ونفقه شوهر محترم خود بكاهد، بچه سقاى جوانى را در نظر داشت كه دخترش را بازدواج أو در آورد وآن جوان سقا نيز آرزومند چنين وصلتي بود. مادر اصرار ميورزيد وپدر تن بدين كار نمى داد وچون نميتوانست هويت ونسب خود را بر همسر خويش فاش كند طبعا " نميتوانست باو بگويد كه آن جوان " كفاءت " همسرى با فرزند پيغمبر صلى الله عليه وآله را ندارد، وزن هم چنان اصرار ميورزيد. وجناب عيسى بن زيد جزاندوه خوردن ودندان بر جگر گذاشتن راهى نداشت با به آنجا كه كار بجان وكارد باستخوان آن بزرگوار رسيد وشكايت بدرگاه بارى تعالى برد وكفايت مهم خود رااز كافى المهمات طلبيد وبناگاه آن دخترك معصوم وفات يافت وبأجداد طاهرين خود پيوست. سالها پس از اين واقعه جناب عيسى بن زيد به برادر زاهد خود يحيى بن الحسين بن زيد رض درد دل كرد ومويه كنان فرمود كه در دنيا دلم بر هيچ چيز، آنچنان كه بر اين مصيبت كه دختركى مرد وندانست كه چه نسبتى با رسول خداى دارد، نسوخت. (مقاتل الطالبيين ص 410) اين تضيقات روز افزون وسختگيرى هاي از اندازه بيرون عباسيان بر علويان آثار فراوانى در جامعه اسلامي ودر كليه زمينه هاي آن اعم از سياسي وفرهنگى بجاى ميگذاشت. از يكطرف بسيارى از سادات عظام وذراري امير المؤمنين عليه السلام را مجبور ميساخت كه از وطن اصلى ومستقر أجدادي خود كه حجاز، وجزيرة العرب عامة باشد

--- [ 87 ]

صفحة ٨٦